جدول جو
جدول جو

معنی سالی را - جستجوی لغت در جدول جو

سالی را
چوب بسیار بلند جهت کشیدن تور ماهی گیری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سامیرا
تصویر سامیرا
(دخترانه)
سمیرا، زن بزرگوار، نام عمه شیرین در داستان خسرو و شیرین ترجمه عربی مهین بانو است، وسیله ای که با آن حجامت می کنند، نام محلی در نزدیکی مکه
فرهنگ نامهای ایرانی
ده علی را گویند، (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(یُ)
منتجوشه. مینخوشه. سنبل اقلیطی. سنبل رومی گویند.
1- میبخوشه: شرابی که در داخل آن عصارۀ والریان بکار رفته باشد.
2- منتجوشه = مصحف میبخوشه.
3- سنبل اقلیطی (سنبل رومی) (سنبل العصافیر) بگونه ای از گیاه سنبل الطیب اطلاق میشود که آن را والریانا سلتیکا می نامند
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ولایتی است از ایالت بدخشان. رجوع به حبیب السیر ج 2 ص 91، 402، 406 تا 408، 414 و 602 و ج 4 ص 21، 52 و 304 شود
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از دهستان دشت آب بخش بافت شهرستان سیرجان، واقع در 35 هزارگزی جنوب بافت و 4 هزارگزی خاور راه فرعی دشت آب بافت، جلگه ای و هوای آن معتدل است، 32 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(یِ)
آنتونیو (1750- 1825م.). آهنگساز ایتالیایی متولد در لینانو مصنف اپراهای دانیاد برای نمازهای کلیسیا و غیره. او علیه موزارت تحریک شده بود
لغت نامه دهخدا
اسم هندی کندر است، (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
از تیره لیتراسه و قسمت قابل مصرف آن سه شاخۀ گلدار آن است، مواد مؤثره آن، آهن، سالیکه رین (گلوکزید) از تیره پاسیفلوراسه (گل ساعت) است. (کارآموزی داروسازی ص 211)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عالی رای
تصویر عالی رای
بلند رای بلند زاغ آن که دارای رایی ثاقب و صایب باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالی خر
تصویر سالی خر
آنتیک خر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
سنين
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
Years
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
années
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از توابع دهستان لاله آباد که به آن الله شاه نیز گویند، ماهی گیرک
فرهنگ گویش مازندرانی
جریان هوا، باد آرام
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
anos
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
miaka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
годы
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
Jahre
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
роки
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
سالوں
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
বছরগুলো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
ปี
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
yıllar
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
anni
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
שָׁנִים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
년들
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
tahun
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
वर्षों
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
jaren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
lata
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سال ها
تصویر سال ها
años
دیکشنری فارسی به اسپانیایی